معنی فارسی philologian

C1

زبان‌شناس به کسی اطلاق می‌شود که به مطالعه زبان و ادبیات می‌پردازد.

A scholar or expert in philology.

example
معنی(example):

زبان‌شناس بینش‌هایی درباره ادبیات باستانی ارائه داد.

مثال:

The philologian offered insights into ancient literature.

معنی(example):

بسیاری از زبان‌شناسان در پروژه‌هایی که شامل متون تاریخی است، همکاری می‌کنند.

مثال:

Many philologians collaborate on projects involving historical texts.

معنی فارسی کلمه philologian

: معنی philologian به فارسی

زبان‌شناس به کسی اطلاق می‌شود که به مطالعه زبان و ادبیات می‌پردازد.