معنی فارسی philologically
C2زبانشناختی به معنای مرتبط با علوم زبانشناسی و تجزیه و تحلیل زبانها، به ویژه از جنبه تاریخی و ساختاری.
Relating to the study of language in written historical sources; it involves the analysis of texts and their language.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او متن را به صورت زبانشناختی مطالعه کرد تا زمینه تاریخی آن را درک کند.
مثال:
He studied the text philologically to understand its historical context.
معنی(example):
از نظر زبانشناسی، ریشههای کلمات میتوانند اطلاعات زیادی درباره یک فرهنگ ارائه دهند.
مثال:
Philologically, the origins of words can reveal much about a culture.
معنی فارسی کلمه philologically
:
زبانشناختی به معنای مرتبط با علوم زبانشناسی و تجزیه و تحلیل زبانها، به ویژه از جنبه تاریخی و ساختاری.