معنی فارسی philomathematical
B1فیلوماتماتیک به صفتی اطلاق میشود که به علاقه و روشهای ریاضی اشاره دارد.
Philomathematical refers to a love for mathematics and its principles.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او یک رویکرد فیلوماتماتیک به حل مسائل دارد.
مثال:
She has a philomathematical approach to problem-solving.
معنی(example):
ذهن فیلوماتماتیک او به او کمک میکند تا در ریاضیات و علوم برتر باشد.
مثال:
His philomathematical mind helps him excel in both math and science.
معنی فارسی کلمه philomathematical
:
فیلوماتماتیک به صفتی اطلاق میشود که به علاقه و روشهای ریاضی اشاره دارد.