معنی فارسی philosophess
B1یک فیلسوف زن که به مسائل فلسفی پرداخته و نظرات و دیدگاههای خاص خود را در این زمینه ارائه میدهد.
A female philosopher who contributes to philosophical discourse and thought.
- NOUN
example
معنی(example):
یک فیلسوف زن دیدگاه منحصر به فردی به بحثهای فلسفی میآورد.
مثال:
A philosophess brings a unique perspective to philosophical discussions.
معنی(example):
در دوران باستان، یک فیلسوف زن ممکن است با چالشهای اجتماعی مواجه شده باشد.
مثال:
In ancient times, a philosophess might have faced societal challenges.
معنی فارسی کلمه philosophess
:
یک فیلسوف زن که به مسائل فلسفی پرداخته و نظرات و دیدگاههای خاص خود را در این زمینه ارائه میدهد.