معنی فارسی philosophicotheological
B2فلسفی-الهیاتی، مرتبط با تلاقی فلسفه و الهیات و بررسی سوالات بنیادی درباره خدا و وجود.
Relating to the philosophical inquiry into theological issues.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نوشتههای او به سوالات فلسفی-الهیاتی میپردازد.
مثال:
His writings delve into the philosophicotheological questions.
معنی(example):
بحثهای فلسفی-الهیاتی غالباً مسایل وجودی را مورد بررسی قرار میدهند.
مثال:
Philosophicotheological discussions often address existential issues.
معنی فارسی کلمه philosophicotheological
:
فلسفی-الهیاتی، مرتبط با تلاقی فلسفه و الهیات و بررسی سوالات بنیادی درباره خدا و وجود.