معنی فارسی philtered

B1

فیلتر شده به معنای فرآیند جداسازی یا تصفیه یک مایع یا ترکیب است.

Subjected to a process that cleans or clarifies a liquid.

example
معنی(example):

دارو برای افزایش تأثیرات آن فیلتر شد.

مثال:

The potion was philtered to enhance its effects.

معنی(example):

او مخلوط را قبل از سرو فیلتر کرد.

مثال:

She philtered the mixture before serving it.

معنی فارسی کلمه philtered

: معنی philtered به فارسی

فیلتر شده به معنای فرآیند جداسازی یا تصفیه یک مایع یا ترکیب است.