معنی فارسی phimosed

B1

فیموز به معنای تنگی یا انسداد در ناحیه تقاطع بین پوست و آلت تناسلی است.

A condition referring to the tightness of the foreskin preventing it from being retracted.

example
معنی(example):

بیمار به عنوان فیموز تشخیص داده شد.

مثال:

The patient was diagnosed as phimosed.

معنی(example):

فیموز می‌تواند باعث ناراحتی شود.

مثال:

Being phimosed can cause discomfort.

معنی فارسی کلمه phimosed

: معنی phimosed به فارسی

فیموز به معنای تنگی یا انسداد در ناحیه تقاطع بین پوست و آلت تناسلی است.