معنی فارسی phlebothrombosis
B2فیلبوتنرومبوز به وضعیتی اطلاق میشود که در آن لختهای خون در یک سیاهرگ تشکیل میشود و معمولاً میتواند باعث عوارض جدی شود.
The condition of having a blood clot in a vein, often leading to complications.
- NOUN
example
معنی(example):
فیلبوتنرومبوز، تشکیل لخته خون در یک سیاهرگ است.
مثال:
Phlebothrombosis is the formation of a blood clot in a vein.
معنی(example):
بیماران مبتلا به فیلبوتنرومبوز ممکن است در ناحیه آسیبدیده ورم کنند.
مثال:
Patients with phlebothrombosis may experience swelling in the affected area.
معنی فارسی کلمه phlebothrombosis
:
فیلبوتنرومبوز به وضعیتی اطلاق میشود که در آن لختهای خون در یک سیاهرگ تشکیل میشود و معمولاً میتواند باعث عوارض جدی شود.