معنی فارسی phlebotomist
B1فلبوتومیست، فردی که خون را از بیماران میگیرد تا برای آزمایش یا نقل و انتقال به آزمایشگاه ارسال کند.
A professional trained to draw blood from patients for medical testing.
- NOUN
example
معنی(example):
یک فرد فلبوتومیست خون را برای آزمایش میکشد.
مثال:
A phlebotomist draws blood for tests.
معنی(example):
فلبوتومیست در گرفتن نمونههای خون بسیار ماهر بود.
مثال:
The phlebotomist was very skilled at taking blood samples.
معنی فارسی کلمه phlebotomist
:
فلبوتومیست، فردی که خون را از بیماران میگیرد تا برای آزمایش یا نقل و انتقال به آزمایشگاه ارسال کند.