معنی فارسی phlogistical
B1فلوژیستیک، مربوط به بحث‌ها و نظریه‌های قدیمی درباره آتش و احتراق.
Pertaining to discussions or theories related to the historical concept of phlogiston.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بحث‌های فلوژیستیک عموماً به زمینه‌های تاریخی می‌پردازد.
مثال:
Phlogistical discussions often delve into historical contexts.
معنی(example):
چارچوب فلوژیستیک بینش‌هایی به باورهای علمی گذشته ارائه داد.
مثال:
The phlogistical framework provided insights into past scientific beliefs.
معنی فارسی کلمه phlogistical
:
فلوژیستیک، مربوط به بحث‌ها و نظریه‌های قدیمی درباره آتش و احتراق.
