معنی فارسی phlyzacium

B1

فلیزاسیوم، به نوعی ساختار یا گونه‌ای خاص در گیاهان یا موجودات اشاره دارد که در فرایندهای زیستی خاصی نقش دارد.

A specific structure or species in plants or organisms that plays a role in certain biological processes.

example
معنی(example):

دانشمند فلیزاسیوم موجود در منطقه را مطالعه کرد.

مثال:

The scientist studied the phlyzacium found in the region.

معنی(example):

فلیزاسیوم نقش حیاتی در درک تنوع زیستی محلی ایفا می‌کند.

مثال:

Phlyzacium plays a crucial role in understanding local biodiversity.

معنی فارسی کلمه phlyzacium

: معنی phlyzacium به فارسی

فلیزاسیوم، به نوعی ساختار یا گونه‌ای خاص در گیاهان یا موجودات اشاره دارد که در فرایندهای زیستی خاصی نقش دارد.