معنی فارسی phocomelus
B1فوکوملوس به فردی اطلاق میشود که به فوكوملی دچار شده باشد.
Referring to a person who has phocomelia.
- NOUN
example
معنی(example):
بیمار فوكوملوس از درمانگران متخصص حمایت دریافت کرد.
مثال:
The phocomelus patient received support from specialized therapists.
معنی(example):
فوکوملوس بودن میتواند چالشهای منحصر به فردی در طول زندگی ایجاد کند.
مثال:
Being phocomelus can present unique challenges throughout life.
معنی فارسی کلمه phocomelus
:
فوکوملوس به فردی اطلاق میشود که به فوكوملی دچار شده باشد.