معنی فارسی phoenicite

B1

فونیسییت، ماده‌ای معدنی نادر که از آن در ساخت جواهرات استفاده می‌شود.

A rare mineral occurring in some geological formations, valued for its use in jewelry.

example
معنی(example):

فونیسییت یک مینرال نادر است که در بعضی جواهرات استفاده می‌شود.

مثال:

Phoenicite is a rare mineral used in some jewelry.

معنی(example):

زمین‌شناسان یک ذخیره فونیسییت را در کوه‌ها پیدا کردند.

مثال:

Geologists found a deposit of phoenicite in the mountains.

معنی فارسی کلمه phoenicite

: معنی phoenicite به فارسی

فونیسییت، ماده‌ای معدنی نادر که از آن در ساخت جواهرات استفاده می‌شود.