معنی فارسی phone calls
A2تماسهای تلفنی، ارتباطات صوتی که از طریق تلفن برقرار میشوند.
A communication made by using a telephone.
- noun
noun
معنی(noun):
A conversation held by means of a telephone.
example
معنی(example):
او دیروز سه تماس تلفنی گرفت.
مثال:
She made three phone calls yesterday.
معنی(example):
تماسهای تلفنی میتوانند به شما کمک کنند تا با دوستان و خانوادهتان در تماس باشید.
مثال:
Phone calls can help you stay connected with friends and family.
معنی فارسی کلمه phone calls
:
تماسهای تلفنی، ارتباطات صوتی که از طریق تلفن برقرار میشوند.