معنی فارسی phonecard
B1کارت تلفن، کارتی است که برای پرداخت هزینه تماسهای تلفنی بهکار میرود.
A prepaid card that provides telephone service, usually for long distance or international calls.
- noun
noun
معنی(noun):
A chargecard used to pay for telephone calls.
example
معنی(example):
او یک کارت تلفن خرید تا تماسهای بینالمللی برقرار کند.
مثال:
She bought a phone card to make international calls.
معنی(example):
یک کارت تلفن به شما این امکان را میدهد که برای تماسها از قبل پرداخت کنید.
مثال:
A phone card allows you to pay in advance for phone calls.
معنی فارسی کلمه phonecard
:
کارت تلفن، کارتی است که برای پرداخت هزینه تماسهای تلفنی بهکار میرود.