معنی فارسی phonemicist
B1فونمیککار، فردی که در زمینه مطالعه فونمها تخصص دارد.
A specialist who studies phonemes within a language.
- OTHER
example
معنی(example):
یک فونمیککار در مطالعه فونمها تخصص دارد.
مثال:
A phonemicist specializes in the study of phonemes.
معنی(example):
فونمیککار نتایج خود را در کنفرانس زبانشناسی ارائه داد.
مثال:
The phonemicist presented their findings at the linguistics conference.
معنی فارسی کلمه phonemicist
:
فونمیککار، فردی که در زمینه مطالعه فونمها تخصص دارد.