معنی فارسی phoneticising

B1

فونتیکیزه کردن، به فرایند نمایش صوتی واژه‌ها برای تسهیل یادگیری اشاره دارد.

The process of transcribing words into phonetic symbols.

verb
معنی(verb):

To spell by phonetic script.

example
معنی(example):

فونتیکیزه کردن تلفظ زبان جدید ضروری است.

مثال:

Phoneticising the pronunciation of the new language is essential.

معنی(example):

او از فونتیکیزه کردن کلمات چالش‌برانگیز در طول درس‌ها لذت می‌برد.

مثال:

She enjoys phoneticising challenging words during lessons.

معنی فارسی کلمه phoneticising

: معنی phoneticising به فارسی

فونتیکیزه کردن، به فرایند نمایش صوتی واژه‌ها برای تسهیل یادگیری اشاره دارد.