معنی فارسی phoneticization

B2

فرایند تبدیل کلمات به نمادهای صوتی برای تلفظ صحیح آنها.

The process of representing speech sounds in written form.

example
معنی(example):

فونتیکیشن به درک اینکه چگونه کلمات تلفظ می‌شوند کمک می‌کند.

مثال:

Phoneticization helps to understand how words are spoken.

معنی(example):

فونتیکیشن این اصطلاح چالش‌برانگیز بود.

مثال:

The phoneticization of this term was challenging.

معنی فارسی کلمه phoneticization

: معنی phoneticization به فارسی

فرایند تبدیل کلمات به نمادهای صوتی برای تلفظ صحیح آنها.