معنی فارسی phonotypist
B1فونوتیپس، فردی که در زمینه رونویسی صداهای گفتاری فعالیت میکند.
A person who transcribes spoken language into written form phonotypically.
- NOUN
example
معنی(example):
یک فونوتیپس در رونویسی صداهای گفتاری تخصص دارد.
مثال:
A phonotypist specializes in transcribing speech sounds.
معنی(example):
فونوتیپس بر روی مستند کردن زبانهای مختلف کار میکرد.
مثال:
The phonotypist worked on documenting various languages.
معنی فارسی کلمه phonotypist
:
فونوتیپس، فردی که در زمینه رونویسی صداهای گفتاری فعالیت میکند.