معنی فارسی phorometric

B1

فورومتریک، به اندازه‌گیری و تجزیه و تحلیل مرتبط با انکسار و بینایی اشاره دارد.

Relating to the measurement of refraction of the eye.

example
معنی(example):

اندازه‌گیری‌های فورومتریک در اپتومتری ضروری است.

مثال:

Phorometric measurements are essential in optometry.

معنی(example):

این مطالعه شامل تحلیل فورومتریک بینایی بود.

مثال:

The study included phorometric analysis of vision.

معنی فارسی کلمه phorometric

: معنی phorometric به فارسی

فورومتریک، به اندازه‌گیری و تجزیه و تحلیل مرتبط با انکسار و بینایی اشاره دارد.