معنی فارسی phosphated
B1فسفاتسازی، به عمل افزودن فسفات به مادهای اشاره دارد، معمولاً برای بهبود ویژگیهای فیزیکی یا شیمیایی آن.
The process of treating or enriching something with phosphate.
- VERB
example
معنی(example):
خاک فسفاتسازی شد تا بازدهی محصول افزایش یابد.
مثال:
The soil was phosphated to improve crop yield.
معنی(example):
آب فسفاتدار معمولاً در فرآیندهای صنعتی استفاده میشود.
مثال:
Phosphated water is often used in industrial processes.
معنی فارسی کلمه phosphated
:
فسفاتسازی، به عمل افزودن فسفات به مادهای اشاره دارد، معمولاً برای بهبود ویژگیهای فیزیکی یا شیمیایی آن.