معنی فارسی phosphatised

B1

فسفاته‌شده، اشاره به چیزی که تحت فرایند فسفاته قرار گرفته است.

Referring to something that has undergone phosphatization.

example
معنی(example):

خاک فسفاته‌شده بهبودهای قابل توجهی در رشد گیاهان نشان داد.

مثال:

The phosphatised soil showed significant improvements in plant growth.

معنی(example):

آنها تأثیرات مواد معدنی فسفاته‌شده بر تولید محصولات را بررسی کردند.

مثال:

They studied the effects of phosphatised minerals on crop production.

معنی فارسی کلمه phosphatised

: معنی phosphatised به فارسی

فسفاته‌شده، اشاره به چیزی که تحت فرایند فسفاته قرار گرفته است.