معنی فارسی phosphaturic

B1

نسبت به وضعیت یا بیماری که با دفع زیاد فسفات در ادرار مشخص می‌شود.

Relating to a condition characterized by excessive phosphate excretion in urine.

example
معنی(example):

شرایط فسفاتوری می‌تواند منجر به کمبودهای تغذیه‌ای شود.

مثال:

Phosphaturic conditions can lead to nutritional deficiencies.

معنی(example):

او سال گذشته با یک اختلال فسفاتوری تشخیص داده شد.

مثال:

He was diagnosed with a phosphaturic disorder last year.

معنی فارسی کلمه phosphaturic

: معنی phosphaturic به فارسی

نسبت به وضعیت یا بیماری که با دفع زیاد فسفات در ادرار مشخص می‌شود.