معنی فارسی phosphor

B1 /ˈfɑsfɚ/

فسفر، عنصر شیمیایی که خاصیت درخشش در تاریکی دارد و معمولاً در ترکیب‌های شیمیایی مختلف یافت می‌شود.

A substance that exhibits the phenomenon of photoluminescence, the property of a material to absorb photons and then re-emit them.

noun

معنی(noun):

Any of various compounds of transition metals or of rare earths that exhibit phosphorescence.

معنی(noun):

Phosphorus.

example

معنی(example):

فسفر در مواد درخشان در تاریکی استفاده می‌شود.

مثال:

Phosphor is used in glow-in-the-dark materials.

معنی(example):

دانشمند توضیح داد که چگونه فسفر نور ساطع می‌کند.

مثال:

The scientist explained how phosphor emits light.

معنی فارسی کلمه phosphor

فسفر، عنصر شیمیایی که خاصیت درخشش در تاریکی دارد و معمولاً در ترکیب‌های شیمیایی مختلف یافت می‌شود.