معنی فارسی phosphorize

B1

فسفره کردن، عملی است که در آن یک جسم یا ماده به شکلی تبدیل می‌شود که خاصیت درخشش تحت تابش نور را پیدا کند.

To treat a material with phosphor to make it luminous or to enhance its phosphorescent properties.

example
معنی(example):

دانشمند نیاز دارد تا نمونه را فسفره کند تا خواص آن را بررسی کند.

مثال:

The scientist needs to phosphorize the sample to study its properties.

معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند که ماده را فسفره کنند تا درخشش آن را افزایش دهند.

مثال:

They decided to phosphorize the material to enhance its glow.

معنی فارسی کلمه phosphorize

: معنی phosphorize به فارسی

فسفره کردن، عملی است که در آن یک جسم یا ماده به شکلی تبدیل می‌شود که خاصیت درخشش تحت تابش نور را پیدا کند.