معنی فارسی phosphorolytic

B1

فسفورولیتیک، صفتی که به واکنش‌ها و فرآیندهای تجزیه با استفاده از فسفات اشاره دارد.

Relating to the cleavage of bonds involving phosphate.

example
معنی(example):

آنزیم‌ها معمولاً واکنش‌های فسفورولیتیک را انجام می‌دهند.

مثال:

Enzymes often perform phosphorolytic reactions.

معنی(example):

فرآیندهای فسفورولیتیک برای تولید انرژی حیاتی هستند.

مثال:

Phosphorolytic processes are crucial for energy production.

معنی فارسی کلمه phosphorolytic

: معنی phosphorolytic به فارسی

فسفورولیتیک، صفتی که به واکنش‌ها و فرآیندهای تجزیه با استفاده از فسفات اشاره دارد.