معنی فارسی photo-call
B2فوتوکال به یک جلسه عکاسی اشاره دارد که در آن افراد به طور خاص برای گرفتن عکس گرد هم میآیند.
A designated time for taking photos, usually involving multiple people.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها بعد از کنفرانس مطبوعاتی یک فوتوکال تعیین کردند.
مثال:
They scheduled a photo-call after the press conference.
معنی(example):
این رویداد شامل یک فوتوکال برای همه شرکت کنندگان بود.
مثال:
The event included a photo-call for all the participants.
معنی فارسی کلمه photo-call
:
فوتوکال به یک جلسه عکاسی اشاره دارد که در آن افراد به طور خاص برای گرفتن عکس گرد هم میآیند.