معنی فارسی photobomb
B2عملی که در آن شخصی به طور ناگهانی یا ناخواسته در یک عکس به ظاهر ویدیو ظاهر میشود و جنبهای خندهدار و سرگرمکننده دارد.
An act of unexpectedly appearing in a photograph, often in a humorous way.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
An act of photobombing.
معنی(noun):
A photo containing someone or something that is photobombing.
verb
معنی(verb):
To unexpectedly appear in a photograph, especially so as to ruin the picture.
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت تا در سلفی آنها در مهمانی فوتوبام کند.
مثال:
He decided to photobomb their selfie at the party.
معنی(example):
او به طور اتفاقی در عکس گروهی فوتوبام کرد.
مثال:
She accidentally photobombed a group picture.
معنی فارسی کلمه photobomb
:
عملی که در آن شخصی به طور ناگهانی یا ناخواسته در یک عکس به ظاهر ویدیو ظاهر میشود و جنبهای خندهدار و سرگرمکننده دارد.