معنی فارسی photoengravings
B1حکاکیهای عکس، آثار هنری حکاکی شده که تصاویر را با جزئیات بر روی سطوح مختلف نشان میدهند.
Artworks that are engraved images showcasing details on various surfaces.
- NOUN
example
معنی(example):
گالری چندین حکاکی عکس از هنرمندان محلی را به نمایش گذاشت.
مثال:
The gallery showcased several photoengravings from local artists.
معنی(example):
کلکسیون حکاکیهای عکس او شامل سبکها و موضوعات مختلفی است.
مثال:
Her collection of photoengravings includes various styles and subjects.
معنی فارسی کلمه photoengravings
:
حکاکیهای عکس، آثار هنری حکاکی شده که تصاویر را با جزئیات بر روی سطوح مختلف نشان میدهند.