معنی فارسی photoetched

B1

موادی که با استفاده از تکنیک فتوئچ ایجاد شده‌اند.

Materials that have been created using the photoetching technique.

example
معنی(example):

سطح فتوئچ شده بافت منحصر به فردی دارد.

مثال:

The photoetched surface has a unique texture.

معنی(example):

مواد فتوئچ شده معمولاً در ساخت جواهرات استفاده می‌شوند.

مثال:

Photoetched materials are often used in jewelry making.

معنی فارسی کلمه photoetched

: معنی photoetched به فارسی

موادی که با استفاده از تکنیک فتوئچ ایجاد شده‌اند.