معنی فارسی photoglyphic
B1فوتوگلیفی به نوعی هنر اشاره دارد که در آن از الگوهای نوری برای ایجاد تصاویر استفاده میشود.
Referring to an art form that employs light patterns to create visual effects.
- OTHER
example
معنی(example):
شکل هنری فوتوگلیفی از الگوهای نوری برای ایجاد تأثیرات بصری شگفتانگیز استفاده میکند.
مثال:
The photoglyphic art form uses light patterns to create stunning visual effects.
معنی(example):
نصبهای فوتوگلیفی او در یک نمایشگاه هنر معاصر به نمایش درآمد.
مثال:
Her photoglyphic installations were featured in a contemporary art exhibition.
معنی فارسی کلمه photoglyphic
:
فوتوگلیفی به نوعی هنر اشاره دارد که در آن از الگوهای نوری برای ایجاد تصاویر استفاده میشود.