معنی فارسی photographable
A2قابل عکاسی، به عناصری اشاره دارد که به راحتی میتوان از آنها عکس گرفت.
Able to be photographed.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منظره آنقدر زیبا بود که در هر جا قابل عکاسی بود.
مثال:
The scenery was so beautiful that it was photographable everywhere.
معنی(example):
هر لحظه از سفر ما قابل عکاسی و به یاد ماندنی بود.
مثال:
Every moment of our trip was photographable and memorable.
معنی فارسی کلمه photographable
:
قابل عکاسی، به عناصری اشاره دارد که به راحتی میتوان از آنها عکس گرفت.