معنی فارسی photoimpression
B1برداشت عکسی، ثبت یک لحظه ویژه یا احساس از طریق تصویر.
The impression or effect created by a photograph.
- NOUN
example
معنی(example):
عکس برداشت از غروب را به زیبایی ثبت کرد.
مثال:
The photoimpression captured the sunset beautifully.
معنی(example):
هر برداشت عکس داستانی از آن لحظه را بازگو میکند.
مثال:
Each photoimpression tells a story of the moment.
معنی فارسی کلمه photoimpression
:
برداشت عکسی، ثبت یک لحظه ویژه یا احساس از طریق تصویر.