معنی فارسی photoma
B1فتوما، تکنیکی در عکاسی که بر کیفیت تصویر تأثیر میگذارد.
A technique in photography that enhances image quality.
- NOUN
example
معنی(example):
تکنیک فتومای کیفیت تصویر را بهبود میبخشد.
مثال:
The photoma technique improves image quality.
معنی(example):
فتوما در عکاسی پیشرفته ضروری است.
مثال:
Photoma is essential in advanced photography.
معنی فارسی کلمه photoma
:
فتوما، تکنیکی در عکاسی که بر کیفیت تصویر تأثیر میگذارد.