معنی فارسی photomorphogenic
B1پدیدهای که در آن رشد و توسعه گیاهان به شدت تحت تأثیر نور قرار میگیرد.
Relating to the changes in plant growth and development in response to light conditions.
- OTHER
example
معنی(example):
فرآیندهای فوتومورفولوژیک به رشد گیاهان به سمت نور کمک میکنند.
مثال:
Photomorphogenic processes help plants grow towards light.
معنی(example):
دانشمندان پاسخهای فوتومورفولوژیک را در گونههای مختلف گیاهی مطالعه میکنند.
مثال:
Scientists study photomorphogenic responses in various plant species.
معنی فارسی کلمه photomorphogenic
:
پدیدهای که در آن رشد و توسعه گیاهان به شدت تحت تأثیر نور قرار میگیرد.