معنی فارسی photoperiodically
B1فوتوپریودیک به معنای وابستگی به طول روز و شب برای انجام فعالیت‌ها است.
In a manner related to the lengths of day and night affecting growth or behavior.
- ADVERB
example
معنی(example):
گل‌ها به‌طور فوتوپریودیک باز می‌شوند و به نور روز پاسخ می‌دهند.
مثال:
The flowers open photoperiodically, responding to daylight.
معنی(example):
گیاهان به‌طور فوتوپریودیک بر اساس فصل رشد می‌کنند.
مثال:
Plants grow photoperiodically based on the season.
معنی فارسی کلمه photoperiodically
:
فوتوپریودیک به معنای وابستگی به طول روز و شب برای انجام فعالیت‌ها است.
