معنی فارسی photosensitized

B1

فتوسنسیتیزه شده به حالتی اشاره دارد که پوست به دلیل تأثیر مواد خاص نسبت به نور حساس شده است.

Condition of the skin that has become sensitive to ultraviolet light due to specific factors.

example
معنی(example):

پوست فتوسنسیتیزه شده واکنش‌های شدیدی به نور خورشید نشان داد.

مثال:

The photosensitized skin showed intense reactions to sunlight.

معنی(example):

پس از درمان، پوست او فتوسنسیتیزه شد و به مراقبت ویژه‌ای نیاز داشت.

مثال:

After the treatment, her skin became photosensitized and required special care.

معنی فارسی کلمه photosensitized

: معنی photosensitized به فارسی

فتوسنسیتیزه شده به حالتی اشاره دارد که پوست به دلیل تأثیر مواد خاص نسبت به نور حساس شده است.