معنی فارسی photostatting
B1عملیه فتوکپی کردن، فرایند ایجاد نسخههای کپی از اسناد یا تصاویر، معمولاً با استفاده از یک ماشین فتوکپی.
The process of making photocopies of documents or images.
- verb
verb
معنی(verb):
To make such a photocopy of.
example
معنی(example):
فتوکپی کردن عکسهای قدیمی به حفظ کیفیت آنها کمک کرد.
مثال:
Photostatting the old photos helped preserve their quality.
معنی(example):
کتابخانه خدمات فتوکپی برای آرشیوهای خود ارائه میدهد.
مثال:
The library offers photostatting services for its archives.
معنی فارسی کلمه photostatting
:
عملیه فتوکپی کردن، فرایند ایجاد نسخههای کپی از اسناد یا تصاویر، معمولاً با استفاده از یک ماشین فتوکپی.