معنی فارسی photosynthesizing
B1در حال انجام فرایند فتوسنتز، که شامل ساخت غذا و تولید اکسیژن می‌شود.
The present participle form of photosynthesize, indicating the action of converting light energy into food is currently happening.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To synthesize carbohydrates from carbon dioxide and water using the energy of light by photosynthesis
adjective
معنی(adjective):
That performs photosynthesis.
example
معنی(example):
گیاهان در حال فتوسنتز اکسیژن را به جو آزاد می‌کنند.
مثال:
Photosynthesizing plants release oxygen into the atmosphere.
معنی(example):
در آب، موجودات در حال فتوسنتز غذا تولید می‌کنند.
مثال:
In water, the photosynthesizing organisms create food.
معنی فارسی کلمه photosynthesizing
:
در حال انجام فرایند فتوسنتز، که شامل ساخت غذا و تولید اکسیژن می‌شود.
