معنی فارسی phototactically
B1به صورت فوتوتاکتیک، مربوط به حرکات موجودات زنده که به نور پاسخ میدهند.
In a manner related to the movement of living organisms in response to light.
- ADVERB
example
معنی(example):
باکتریها بهطور فوتوتاکتیک به سمت نور خورشید حرکت کردند.
مثال:
The bacteria moved phototactically toward the sunlight.
معنی(example):
مطالعه بر روی حرکتهای فوتوتاکتیکال جلبکها متمرکز بود.
مثال:
The study focused on the phototactically driven movements of algae.
معنی فارسی کلمه phototactically
:
به صورت فوتوتاکتیک، مربوط به حرکات موجودات زنده که به نور پاسخ میدهند.