معنی فارسی phots
A2نوعی عکس، به طور غیررسمی استفاده میشود.
A casual term for photographs, often used informally.
- verb
verb
معنی(verb):
To photograph
example
معنی(example):
عکاس در طول رویداد عکسهای زیادی گرفت.
مثال:
The photographer took many phots during the event.
معنی(example):
او عکسها را به صورت آنلاین با دوستانش به اشتراک گذاشت.
مثال:
He shared the phots with his friends online.
معنی فارسی کلمه phots
:
نوعی عکس، به طور غیررسمی استفاده میشود.