معنی فارسی phragmoconic

B1

پراگموکونیک به اشکالی اشاره دارد که در طبیعت وجود دارند و معیارهای خاصی دارند.

Referring to shapes found in nature with specific characteristics.

example
معنی(example):

اشکال پراگموکونیک اغلب در ساختارهای طبیعی یافت می‌شوند.

مثال:

Phragmoconic shapes are often found in natural formations.

معنی(example):

هنرمند از طرح‌های پراگموکونیک در طبیعت الهام گرفته بود.

مثال:

The artist was inspired by phragmoconic designs in nature.

معنی فارسی کلمه phragmoconic

: معنی phragmoconic به فارسی

پراگموکونیک به اشکالی اشاره دارد که در طبیعت وجود دارند و معیارهای خاصی دارند.