معنی فارسی phraseological

B2

مرتبط با واحدها و ساختارهای عبارات در زبان.

Concerning the study of phraseological units in a language.

example
معنی(example):

واحدهای فرازواژه‌ای در مطالعه زبان‌ها حیاتی هستند.

مثال:

Phraseological units are critical in studying languages.

معنی(example):

جنبه فرازواژه‌ای زبان به شناسایی عبارات اصطلاحی کمک می‌کند.

مثال:

The phraseological aspect of language helps identify idiomatic expressions.

معنی فارسی کلمه phraseological

: معنی phraseological به فارسی

مرتبط با واحدها و ساختارهای عبارات در زبان.