معنی فارسی phreak
B1فریک، شخصی که به طور غیرقانونی به سیستمهای تلفن دسترسی پیدا کرده و آنان را دستکاری میکند.
A person who breaks into telecommunications systems for fun or profit.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A person who engages in phone phreaking.
verb
معنی(verb):
To engage in phone phreaking.
example
معنی(example):
فریکها در دهه 1980 سیستمهای تلفن را دستکاری میکردند.
مثال:
Phreakers would manipulate phone systems in the 1980s.
معنی(example):
او به عنوان یک فریک معروف در جامعه هک شناخته میشد.
مثال:
He was known as a famous phreak in the hacking community.
معنی فارسی کلمه phreak
:
فریک، شخصی که به طور غیرقانونی به سیستمهای تلفن دسترسی پیدا کرده و آنان را دستکاری میکند.