معنی فارسی phreaked
B2فیریک شده، به عمل استفاده غیرقانونی از سیستمهای تلفن اشاره دارد.
Past tense of phreak; refers to having exploited telephone systems.
- verb
verb
معنی(verb):
To engage in phone phreaking.
example
معنی(example):
هکر سیستم تلفن را فیریک کرده تا امنیت آن را آزمایش کند.
مثال:
The hacker phreaked the phone system to test its security.
معنی(example):
او برای سالها فیریک میکرد تا اینکه دستگیر شد.
مثال:
He phreaked for years before getting caught.
معنی فارسی کلمه phreaked
:
فیریک شده، به عمل استفاده غیرقانونی از سیستمهای تلفن اشاره دارد.