معنی فارسی phrenoglottic

B1

فِرنوگلاستیک به عضلاتی اشاره دارد که به تولید صدا کمک می‌کنند.

Relating to the diaphragm and the glottis in the vocal process.

example
معنی(example):

ماهیچه‌های فِرنوگلاستیک در تولید صداهای خاص کمک می‌کنند.

مثال:

Phrenoglottic muscles aid in the production of certain sounds.

معنی(example):

درک عملکردهای فِرنوگلاستیک می‌تواند آموزش صوتی را بهبود بخشد.

مثال:

Understanding phrenoglottic functions can improve vocal training.

معنی فارسی کلمه phrenoglottic

: معنی phrenoglottic به فارسی

فِرنوگلاستیک به عضلاتی اشاره دارد که به تولید صدا کمک می‌کنند.