معنی فارسی phrenosin

B1

فرنوسین مادهای است که به تنظیم فعالیت‌های تنفسی و دفتری کمک می‌کند.

A substance involved in regulating functions related to respiration.

example
معنی(example):

فرنوسین در تنظیم عملکردهای تنفسی نقش دارد.

مثال:

Phrenosin is involved in regulating respiratory functions.

معنی(example):

این مطالعه بر تأثیرات فرنوسین بر ظرفیت ریه متمرکز شده بود.

مثال:

The study focused on the effects of phrenosin on lung capacity.

معنی فارسی کلمه phrenosin

: معنی phrenosin به فارسی

فرنوسین مادهای است که به تنظیم فعالیت‌های تنفسی و دفتری کمک می‌کند.