معنی فارسی phrygian
B2فریگی به فرهنگی باستانی مربوط میشود که در منطقه فریگی در ترکیه کنونی واقع شده است.
Relating to an ancient kingdom in what is now Turkey, or a specific musical mode.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کلاه فریگی نمادی از آزادی در چندین فرهنگ است.
مثال:
The Phrygian cap is a symbol of freedom in several cultures.
معنی(example):
مد فریگی یک مقیاس موسیقی است که اغلب در موسیقی فلامنکو استفاده میشود.
مثال:
Phrygian mode is a musical scale commonly used in Flamenco music.
معنی فارسی کلمه phrygian
:
فریگی به فرهنگی باستانی مربوط میشود که در منطقه فریگی در ترکیه کنونی واقع شده است.