معنی فارسی phu

B1

فُه، مکان طبیعی و آرامی که معمولاً به‌عنوان یک منطقه تفریحی شناخته می‌شود.

A peaceful natural location often used for recreation.

example
معنی(example):

او به فُه رفت تا از طبیعت لذت ببرد.

مثال:

He went to the phu to enjoy nature.

معنی(example):

فُه مکان آرامی برای مدیتیشن است.

مثال:

The phu is a serene place for meditation.

معنی فارسی کلمه phu

: معنی phu به فارسی

فُه، مکان طبیعی و آرامی که معمولاً به‌عنوان یک منطقه تفریحی شناخته می‌شود.