معنی فارسی phycochrom

B1

فیکوکروم، رنگدانه‌ای که در برخی جلبک‌ها وجود دارد و رنگ آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

A pigment found in certain algae that contributes to their coloration.

example
معنی(example):

فیکوکروم، رنگدانه‌ای است که در برخی از جلبک‌ها یافت می‌شود.

مثال:

Phycochrom is a pigment found in some algae.

معنی(example):

وجود فیکوکروم می‌تواند بر رنگ جلبک‌ها تأثیر بگذارد.

مثال:

The presence of phycochrom can affect the color of algae.

معنی فارسی کلمه phycochrom

: معنی phycochrom به فارسی

فیکوکروم، رنگدانه‌ای که در برخی جلبک‌ها وجود دارد و رنگ آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد.